سلام ما بر آن در خاک خفته استخوانی که
هر از گاهی هوس میکرده یک سوتک بدست کودکی باشد
هزاران حیف
شاید هم همان آمال او یک روز در کرسی سیمرغی نشیند خوش
و هر بچه به دستش سوتکی از استخوان فکر او گیرد
در آن هی آن نفسهای سراپا خسته اش را سخت بفشارد
و خواب از چشم خود در خواب گیران دور بنشاند
خدایا آرزویش آرزوی آرزوها باد....آمین ای خدا ...آمین
نوحی
نظرات شما عزیزان:

امیدوارم بیشتر پست بگذاری
.gif)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ممنون از حضور و لطفتان